فریادهای گربه ی طبقه ششم

عرفانِ شیرین با طعم نعناع

شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۳۳ ب.ظ
الان توی موقعیتی از زندگیم هستم که تصورش رو میتونم اینجوری توصیف کنم:
یه بچه کوچولویی که اصرار داره براش شکلات بخرن.
ولی بردنش مغازه اسباب فروشی تا براش چیزای مختلف بخرن.
اون چجوری نگاه میکنه به اونا؟
وقتی مامانش میگه اینو میخوای؟
خب بدش نمیاد داشته باشه،
ولی اول از همه شکلات میخواد.
هرچقدر هم که اسباب بازی های مختلف نشونش بدی بازم همین حسو داره. 

بعدش میشه یک حس نسبتا تئوری:
 وقتی شکلات رو بهش بدی،
زیاد فرقی نمیکنه کدوم اسباب بازی رو براش بخری،
از شدت خوشحالی دریافت شکلات، هر کدوم بخری، دوس داره. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۰/۱۶
تو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی